به نام او...
حال الان من حال یک رئیسجمهوری است که در دورهی کاریاش کلی خرابکاری میکند و نمیتواند بگوید که خراب کردهام .
فرقمان این است که برخی رئیسجمهورها نیروهای کمکی دارند و کارهای آن نیروها را به نام خودشان میزنند و پزش را هم میدهند اما من فقط ادعای خالی هستم حتی نیروهای کمکی ندارم که کار آنها را به نام خودم بزنم و به طور شدیداً وقیحانهای هی پز میدهم آن هم چه پزهایی... /:
وی میفرماید: جیب خالی و پز عالی و من نمونهی اصیل این مثل هستم! چه طور از این وضع ویران رها شوم نمیدانم ):
پ.ن: خداوندگارا نیروی قدسی چیزی بفرست ما را هم مدد کند.