بهار:
😭😭چرا یکیشون یه نشونه نشونم نمیده آروم بشم؟
ایشون:
تو خودت یه نشونه ای عزیز من
برو جلو آینه دقیق شو
بهار:
الان گریه کردم دماغوعم
نشونه ی خیلی زشتی ام
ایشون:
ببین دقیق نمیشی
حاج محمود میگه
نگو گریه میکنم داد میزنم زشت میشم
این قیافه رو میخرن
بهار:
حتما باید قیافه ام کج و کوله بشه؟
ایشون:
خو دیگه حاجی میگه
بهار:
دیگه خیلی کج شدم
چرا منو کسی نمیخره؟
ایشون:
😐
نقد همراش نیس
کارت خوان هم نداری
پ.ن: هوای کربلا کرده بود دلم
پ.ن۲: گریه کنید تا برات کربلا تون بیاد دستتون و آقا بخردتتون