همچون انار خون دل از خویش می‌خوریم...

bahar-e-mosafer

مکالمه‌ی دو دیوانه در نیمه‌های شب

بهار:

😭😭چرا یکیشون یه نشونه نشونم نمی‌ده آروم بشم؟

ایشون:

تو خودت یه نشونه ای عزیز من

برو جلو آینه دقیق شو

بهار:

الان گریه کردم دماغوعم

نشونه ی خیلی زشتی ام

ایشون:

ببین دقیق نمیشی

حاج محمود میگه

نگو گریه میکنم داد میزنم زشت میشم

این قیافه رو میخرن

بهار:

حتما باید قیافه ام کج و کوله بشه؟

ایشون:

خو دیگه حاجی میگه

بهار:

دیگه خیلی کج شدم 

چرا منو کسی نمیخره؟

ایشون:

😐

نقد همراش نیس

کارت خوان هم نداری


پ.ن: هوای کربلا کرده بود دلم

پ.ن۲: گریه کنید تا برات کربلا تون بیاد دستتون و آقا بخردتتون

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا
مِمَّنْ أَفْئِدَتُهُمْ مُنْخَلِعَةٌ مِنْ مَهَابَتِکَ
معبود من! قرار بده ما را
از کسانی که دل هایشان از هیبتت از جا کنده است...
Designed By Erfan Powered by Bayan